معنی (با htiw) بخشیدن (به)، اعطا کردن(به)، (به صیغه , اسممفعول) دارا، چیزی راوقف کردن، وقف کردن، موهبت , بخشیدن به, معنی (با اتفهص) بخشیدن (به)، اعطا کردن(به)، (به صیغه پ اسممفعول) دارا، چیزی راوقف کردن، وقف کردن، موهبت پ بخشیدن به, معنی (fا htiw) foadbj (fi)، اuzا lcbj(fi)، (fi wdyi , اskktumg) bاcا، ]dxd cاmrt lcbj، mrt lcbj، kmifت , foadbj fi, معنی اصطلاح (با htiw) بخشیدن (به)، اعطا کردن(به)، (به صیغه , اسممفعول) دارا، چیزی راوقف کردن، وقف کردن، موهبت , بخشیدن به, معادل (با htiw) بخشیدن (به)، اعطا کردن(به)، (به صیغه , اسممفعول) دارا، چیزی راوقف کردن، وقف کردن، موهبت , بخشیدن به, (با htiw) بخشیدن (به)، اعطا کردن(به)، (به صیغه , اسممفعول) دارا، چیزی راوقف کردن، وقف کردن، موهبت , بخشیدن به چی میشه؟, (با htiw) بخشیدن (به)، اعطا کردن(به)، (به صیغه , اسممفعول) دارا، چیزی راوقف کردن، وقف کردن، موهبت , بخشیدن به یعنی چی؟, (با htiw) بخشیدن (به)، اعطا کردن(به)، (به صیغه , اسممفعول) دارا، چیزی راوقف کردن، وقف کردن، موهبت , بخشیدن به synonym, (با htiw) بخشیدن (به)، اعطا کردن(به)، (به صیغه , اسممفعول) دارا، چیزی راوقف کردن، وقف کردن، موهبت , بخشیدن به definition,